دوشنبه، شهریور ۱۶، ۱۳۸۸

درباره آلبوم رندان مست آخرين كار محمدرضا شجريان


دو روي سكه «رندان مست» چندان شباهتي به هم ندارند. يك روي اين سكه حاشيه‌هاست كه از قضا جزو پرسروصداترين‌ها در كارنامه محمدرضا شجريان است. روي ديگر، متن ماجراست كه جزو معمولي‌ترين آثار او است. بازخواني آخرين آلبوم گروه‌نوازي «شهناز» با صداي محمدرضا شجريان و سرپرستي مجيد درخشاني، علي‌القاعده بايد ناظر به دو بخش متن و حاشيه باشد.
۱- شايد «رندان مست» پرفروش‌ترين كار محمدرضا شجريان شود. هر كس توي اين
 چند روزه به سي‌دي‌فروشي‌ها و كتاب‌فروشي‌ها سري زده و سراغ آخرين آخرين آلبوم شجريان را گرفته، قطعا ملتفت ماجرا شده است. رندان مست دليلي براي تبديل شدن به پرفروش‌ترين آلبوم محمدرضا شجريان را ندارد، احتمالا جز حاشيه‌ها.
ماجراي اعتراض شجريان به پخش آثارش در تلويزيون در بحبوحه مسائل بعد از انتخابات و حمله‌ برخي سايت‌هاي آن‌چناني سياسي عليه او و البته برخي اظهارنظرهاي مسئولان صدا و سيما و زير سوال بردن كارنامه استاد، شرايطي را فراهم آورد كه خريد و فروش «رندان مست» جنبه‌هاي فرامتني پيدا كند.
بسياري از آنهايي كه تابه‌حال يك بار هم كار موسيقي اصيل (سنتي) ايراني نخريده بودند، اين بار سي‌دي استاد را در سي‌دي‌فروشي‌ها سراغ گرفتند، تا از لج «بعضي‌ها» هم كه شده ركورد فروش را همان هفته اول بزنند. وقتي به جاي «بيداد» و «شب سكوت كوير» و «چشمه نوش» و بقيه شاهكارها، در تاريخ ثبت شود كه «رندان مست» همه ركوردها را براي خود ثبت كرده، لابد يك مسائلي در ميان بوده است.

۲-رندان مست، ضبط و ويرايش شده اجراي پاييزي شجريان با گروه شهناز است. گروه شهناز بيش از آنكه در ذهن مي‌گنجيد جوان بودند. هضم اين قضيه كار چندان ساده‌اي نبود كه به جاي محمدرضا لطفي و پرويز مشكاتيان و حسين عليزاده و كيهان كلهر و... جوانان ۳۰، ۳۵ ساله‌اي را ببينيم كه قرار بود جواب آواز شجريان را بدهند. البته سابقه ساز و آواز شجريان با ۳۰، ۳۵ ساله‌ها سابقه‌ بدي نبود. بهترين كارهاي كارنامه شجريان اجراها در همين سن و سال است. (فايل تصويري ساز و آواز ابوعطاي لطفي و شجريان را به ياد بياوريد. بعيد است سن‌شان از ۳۰ سال بيشتر باشد، اما كار جزو پخته‌ترين كارهاي اين دو نفر است.) اما فاصله ميان نوازندگان و شجريان بيش از اين حرف‌ها بود.
گروه شهناز دست‌چين‌شده بهترين نوازندگاني بودند كه سال‌ها مجيد درخشاني در گروه خورشيد با آنها كار مي‌كرد. البته عده‌اي از اعضاي خوب خورشيد از همراهي با شهناز بازماندند. آنها با پيوستن به گروه شيداي لطفي، زير بار تعهدي رفته بودند كه به آنها اجازه نمي‌داد با كس ديگري جز محمدرضا لطفي كار كنند. به هر حال گروه شهناز هم مانند گروه خورشيد و ساير گروه‌هايي كه مجيد درخشاني با آنها كار مي‌كرد نقطه قوت ويژه‌اي داشت. گروه‌نوازي‌هاي درخشاني به لحاظ رنگ‌آميزي و بازي‌هاي ريتميك حرف ندارد و انصافا در اين مورد شهناز هم حرفي نداشت. اما در تكنوازي‌ها تعدادي از اعضاي گروه بد نبودند، اما تعدادي كمتر از حد انتظار به نظر مي‌رسيدند؛ به خصوص در شرايطي كه نشستن محمدرضا شجريان روي سن انتظارات را بيش از حد بالا مي‌برد.
در اجراي صحنه‌اي و آلبوم رندان مست، گروه‌نوازي‌ها نه‌تنها بد نبود، بلكه ايراد خاصي هم نداشت. شايد ضعف ملوديك قطعات كمي به چشم مي‌خورد، اما در كار خوب گروه‌نوازي و در هماهنگي كامل و شور ريتميكي كه ايجاد مي‌كرد، هيچ كس ترديدي نداشت و ندارد. اما مساله تكنوازي‌ها بود كه چندان راضي‌كننده نبود. خود شجريان اما همواره از گروه با جديت دفاع كرده است. او در بروشور آلبوم نوشته است: «انگيزه تشكيل گروه شهناز نيازي بود كه سال‌ها به گروه بزرگ سازهاي ايراني با تنظيمات چندصدايي و با رنگ‌هاي بيشتر احساس مي‌شد. از طرفي نوازندگان تحصيلكرده، توانا، پرانگيزه و جواني هم به عرصه موسيقي اصيل وارد شده بودند كه جز با تشكيل اركسترهاي بزرگ‌تر بهره‌گيري از هنر ايشان ميسر نبود.
بنابراين با كمك و همفكري دوست ديرينه هنرمندم آقاي مجيد درخشاني كه علاقه وافري به اين موضوع داشتند، نوازندگان انتخاب و دعوت شدند.» او همان موقع‌ها هم در گفت‌و‌گويي اذعان كرد گروه ضعف‌هاي اساسي دارد و گفت طبيعي است كه نوازندگان جوان نتوانند از پس جواب آواز بربيايند. اما‌ اي كاش برنامه به گونه‌اي تنظيم مي‌شد كه تنها دو، سه نفري كه خوب ساز مي‌زدند، جواب آواز مي‌دادند (مثل خود درخشاني و رامين صفايي كه انصافا از پس سنتور و بم‌ساز -هر دو- خوب برآمدند).
ولي به هر حال نبايد اين‌قدر بي‌رحمانه ارزش كار اعضاي جوان گروه شهناز را زير سوال برد. اجراي بي‌نقص چهارمضراب‌ها و تنظيم خوب مجيد درخشاني جزو قابليت‌هاي بالايي بود كه كار در فضاسازي داشت؛ فضايي كه در اين چند سال اخير به خاطر كوچك بودن اركسترها كمتر شاهد آن بوده‌ايم؛ فضايي كه براي لحظاتي يادآور خاطره خوب «در خيال» بود و...

۳- كنسرت پاييزي گروه شهناز البته نكات مهم ديگري هم داشت كه توي آلبوم ردي از آنها نيست. ولي به هر حال شنيدن دوباره حال و هواي اجراي زنده را براي آدم زنده مي‌كند كه نقل آن خالي از لطف نيست. همان موقع برگزاري كنسرت در نقدي در اين باره نوشته بودم: مسائل ديگري هم در اين ميان وجود داشت كه رگه‌هايي از اميد را در جان و روح علاقه‌مندان موسيقي اصيل ايراني به وجود آورد.
نام مژگان شجريان را پيش‌تر با عنوان طراح صحنه كنسرت‌ها و گرافيست آلبوم‌ها زياد ديده بوديم، اما مژگان شجريان اين بار در قامت نوازنده سه تار روي صحنه حضور يافت تا نويددهنده ظهور شجرياني ديگر پس از همايون در عالم موسيقي ما باشد. اگرچه مژگان چندان در عرصه نوازندگي درخشان ظاهر نشد و حتي موقع تكنوازي، چندجايي ايرادهايي به گوش آمد اما همخواني مختصر او در بخش پاياني مرغ سحر، آن‌قدر خوب بود كه كفايت كند و ميان صداي جمع همخوانان ويژه به نظر برسد.
آن‌قدر كه آه از نهاد بنده و خيلي از حاضران در سالن دربياورد كه‌اي كاش مژگان شجريان در اين كنسرت يا هر كنسرت ديگري در ايران يا حتي خارج از ايران، به عنوان همخوان به موسيقي ايراني معرفي مي‌شد، شجرياني ديگر كه علاوه بر صلابت هنري شجريان‌ها، در صدايش ظرافتي همانند پدر و برادر خود دارد.

۴- «رندان مست» شامل قطعاتي چون زنگ شتر برگرفته از رديف ميرزا عبدالله، ساز و آواز، تصنيف چشم ياري از ساخته‌هاي شجريان با تنظيم مجيد درخشاني روي غزلي از حافظ، ساز و آواز، تصنيف باد صبا ساخته حسام‌السلطنه مراد و با شعري از ملك‌الشعراي بهار، آواز شوشتري، چهارمضراب بيداد و تصنيف رندان مست از ساخته‌هاي مجيد درخشاني روي غزلي از مولانا در دستگاه همايون است.
درباره هر كدام از اين قطعات بايد به تفصيل نقد نوشت، اما به دو دليل اين نقد مفصل موكول به هفته بعد مي‌شود. نخست آنكه مجال اين صفحه محدود است و دوم به دليل آنكه به دليل استقبال زياد مردم، هنوز موفق نشده‌ام سي‌دي را تهيه كنم و براي نوشتن اين يادداشت بيشتر از حافظه‌ام كمك گرفته‌ام. ولي با رجوع به همين حافظه‌اي كه از اواخر مهرماه پارسال تا الان باقي‌مانده بايد معترف شوم كه «رندان مست» جزو كارهاي خوب و البته ماندگار استاد است؛ حتي اگر نقدهايي هم به بخش‌هايي از آن داشته باشيم.

هیچ نظری موجود نیست:

share

Bookmark and Share

رفتن به بالای